فوت و فن سوال پرسیدن به زبان ساده به سبک دنیس ریورز

مهارت سوال پرسیدن به سبک دنیس ریورز

در این مطلب به برسی قسمت مهارت سوال پرسیدن در کتاب « هفت چالش، نکته‌ها و تمرین‌هایی برای برقراری ارتباط مؤثر و مشارکتی» از دنیس ریورز پرداخته ایم این کتاب فوق العاده توسط  دکتر علیرضا جلالی فراهانی به فارسی ترجمه شد است


برای اینکه ما بتوانیم بین زندگی شخصی و زندگی کاری خود هماهنگی بیشتری را ایجاد کنیم، لازم است که حداکثر اطلاعات را از نحوه‌ی تفکر، احساسات، خواسته‌ها و برنامه‌های خود و دیگران داشته باشیم.

اما متأسفانه پرسیدن سوالاتی که به پاسخ «بله یا خیر» آغاز می‌شود، باعث شده تا افرادی که با آنها در ارتباط هستیم، حرفی برای گفتن نداشته باشند. برای اینکه افراد را به بیان احساسات و افکار ترغیب کنیم به جای پرسیدن چنین سوالاتی، از افراد سؤالاتی با مضمون باز بپرسید.

وقتی افراد به سوالات باز پاسخ دهند، طیف گسترده‌ای از پاسخ‌ها و اطلاعات را شامل می‌شود. به عنوان مثال: پرسیدن سؤالاتی  نظیر«نظر شما راجع به فلان فیلم چیست؟» به مراتب اطلاعات بیشتری را در اختیار ما قرار می‌دهد تا سوالاتی مثل«از فلان فیلم خوشت آمد؟» که می‌توان آن را با یک بله یا خیر پاسخ داد.

به دو نوع مطرح شدن یک خواسته واحد که در زیر آمده توجه کنید:

می‌خواهی آپارتمانی که دیروز دیده‌ام را اجاره کنیم؟

نظرت راجع به اجاره کردن آپارتمانی که دیروز دیده‌ایم چیست؟


مهارت سوال پرسیدن به صورت باز

پاسخ آن بله یا خیر است، بیشتر پاسخ مثبت را طلب می‌کند و به احتمال قریب به یقین گفتگویی را به دنبال نخواهد داشت. فردی که چنین سوالی از وی پرسیده می‌شود احساس خواهد کرد که برای اتخاذ تصمیم تحت فشار است و در چنین شرایطی احتمال دارد بهترین تصمیم را اتخاذ ننماید.

در هر دو سوال توصیه به اجاره‌ی خانه تلویحاً مطرح شده است اما سوال دوم عرصه‌ی بیشتری را برای محاوره و مطرح شدن ایده‌های مختلف فراهم آورد. حتی اگر بخواهیم مخاطب را به دادن پاسخی خاص ترغیب کنیم، باید ابتدا از دغدغه‌های وی مطلع باشیم و برای اطلاع از این دغدغه‌ها هم لازم است سوالاتمان را به گونه‌ای مطرح کنیم که مشوش و محرک بحث و محاوره باشد.

وقتی شخصی تحت فشار زمانی باشد معمولاً تمایل به قرار دادن مخاطب در موقعیت اتخاذ تصمیمات بله یا خیر(تأیید یا رد) افزایش می‌یابد. ولی احتمال چنین فشاری به مخاطب بدون دغدغه‌های وی اغلب باعث بروز حوادث و اتفاقات ناگوار در محیط‌های کاری می‌شود.

فایده‌ی سوال های باز

  • حل مسائل به گونه‌ای که خواسته‌های بیشتری از دو طرف برآورده شود.
  • شناخت و درک بهتر و بیشتر افراد پیرامونمان.
  • داشتن گفتگوهایی غنی‌تر و رضایت‌بخش‌تر.

نمونه سوالات باز

  • نظرت راجع به «فلان صبحانه» چیست؟
  • لازم است چه تغییری در این طرح بدهم که نظر شما را تأمین کند؟
  • به چه اطلاعاتی برای ادامه‌ی کار احتیاج داری؟
  • نظرت راجع به این فیلم چیست؟
  • نظرت راجع به تغییر محل شرکت چیست؟در مقابلسوالی مثل « موافقی دفتر شرکت را به فلان شهر انتقال بدهیم؟».
  • چقدر آماده‌ای که…؟ در مقابل سوالی مثل« آماده‌ای که…؟».

خلاقانه سوال بپرسید

شاید این سوال برای شما هم پیش آید که سوالاتی واقعاً ارزش پرسیدن را دارد؟ اول باید بدانیم که سوال یک ابزار قدرتمند برای تعیین کانون توجه در مکالمات و هدایت تعاملات است. اما بسیاری از سوالاتی که ما در مکالماتمان مطرح می‌کنیم بی‌حاصل و مخرب هستند.

سوالاتی که آینده محور بوده و در مورد« کم و کیف» مطلبی مطرح می‌شوند بسیار مفیدتر از سوالاتی هستند که گذشته محور بوده و «چرایی» مسئله را جویا می‌شوند.

همه‌ی میلیون‌ها سوالی که ما در طول زندگی مطرح می‌کنیم، به اندازه‌ای روشنگر، مفید و راهگشا نیستند. باید یاد بگیریم چگونه سوالات سازنده‌تری بپرسیم.

در حقیقت سوال پرسیدن یکی از ابزارهای اصلی است که ما برای آن که در جریان وقایع پیرامون خود قرار بگیریم، در اختیار داریم اما اغلب در مورد کیفیت سوالاتی که می‌پرسیم، دقت لازم را اعمال نمی‌کنیم.

فرا گرفتن مهارت پرسیدن سوالات هوشمندانه و مثمر ثمر از خود و دیگران، بخش مهمی از آموزش‌های حرفه‌ای مشاغل گوناگون نظیر روانپزشکان، مهندسان،معماران،پزشکان و … را تشکیل می‌دهد.

پاسخی که به سوالات افرادی که در این گونه مشاغل فعالیت می‎کنند داده می‌شود، قرار است به آن‌ها کمک کند تا با هر مورد یا موقعیت حرفه‌ای بخصوصی که با آن مواجه هستند، به اقتضای عناصر منحصر به فرد آن برخورد کنند.

هیچ قاعده و قانونی مشخص برای اینکه چگونه سوالات مفید و مرتبط بپرسیم، وجود ندارد. اما با مطالعه‌ی طیف گسترده‌‌ای از سوالات خلاق، می‌توان درکی راجع به ماهیت و چگونگی طرح چینی سوالاتی پیدا کرد.

نمونه سوالات خلاقانه:

  • من چه حسی در این خصوص دارم؟
  • در حال حاضر من چه چیزی را تجربه می‌کنم؟ شما چه چیزی را تجربه می‌کنید؟
  • چطور می‌توانستم آن کار را به گونه‌ای متفاوت انجام دهم؟
  • شما چطور می‌توانستید آن کار را به گونه‌ای متفاوت انجام دهید؟
  • چه درسی می‌توانستم از این ماجرا بگیرم؟
  • چه درسی می‌توانستی از این ماجرا بگیری؟
  • مهم‌تری خواسته‌ی من در این موقعیت چیست؟
  • مهم‌ترین خواسته‌ی شما در این موقعیت چیست؟
  • چه راه حلی تمامی طرف‌های درگیر را به حداکثر منافعشان می‌رساند؟
  • اگر کاری را که در ذهن دارم انجام دهم، از من چه انسانی خواهد ساخت؟
  • اگر کاری را که در ذهن داری انجام دهی، از تو چه انسانی خواهد ساخت؟
  • چه نقاط عطفی باعث کامیابی من در این موقعیت گشته است؟
  • چه نقاط عطفی باعث کامیابی شما در این موقعیت خواهد گشت؟

شما می‌توانید جهت تمرین این سوالات را در ارتباط با شرایط شخصی و کاری خود تنظیم کرده و از خود و دیگران سوال بپرسید. این گونه سؤالات هدفمند هستند و به نتایج هدفمندی نیز خواهند رسید.

جانِ کلام ما: سوالی که ما مطرح می‌کنیم عملاً مسیر سفر اکتشافی ما را مشخص می‌کند. تا سوالی نباشد کشفی هم رخ نمی‌دهد. سوالات کوچک ما را به دستاوردهایی اندک می‌رساند و سوالات بنیادین، ما را تا حد کمال وجودی‌مان پیش می‌برد

 

دیدگاهتان را بنویسید