بعضی وقتا یه سری شعرها هستند که عجیب به دل آدم می شینن ، مخصوصا وقتی خود شاعر شعر رو می خونه داشتم یکی از برنامه هایی که سایه رو دعوت کرده بودن تو دانشگاه مریلند رو می دیدم که این شعر رو هم قاطی شعراش خوند خواستم با شما هم شریک شم ، همینطور…
دسته: گاه نامه
1- گر دایره ی کوزه زگوهر سازنداز کوزه همان برون تراود که در اوست.(بابا افضل) 2- با سیه دل چه سود گفتن وعظنرود میخ آهنین در سنگ(سعدی) 3- هر دم که دل به عشق دهی خوش دمی بوددر کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست(حافظ) 4- چنین است رسم سرای درشتگهی پشت به زین و گهی…
ما انسان ها مثل مدادرنگی هستیم شاید رنگ مورد علاقه یکدیگرنباشیم اما روزی … برای کامل کردن نقاشیمان؛ دنبال هم خواهیم گشت !…به شرطی که اینقدر نتراشیم همدیگر را تا حد نابودی