چرا فیسبوک (واقعا) اعتیادآور است؟ بررسی یکی از عجایب دنیای اینترنت

 

نزدیک به 8 میلیارد انسان بر روی کره زمین زندگی میکنند؛
نزدیک به 870 میلیون از آنها هـــر روز صفحه شخصی فیسبوک شان را چک میکنند.

و فیسبوک از نظر جمعیت رتبه 3-وم کشورهای پرجمعیت را به خودش اختصاص داده…

اما واقعا چطور یک شبکه اجتماعی مجازی توانسته کاری کند، 870 میلیون نفر روزانه، چندین ساعت وقتشان را به چک کردن صفحه شخصی شان و سرگرم شدن در یک محیط مجازی تلف کنند؟

شما هم هر روز صفحه شخصی تان را در فیسبوک چک میکنید؟
شما هم به فیسبوک اعتیاد دارید؟
آیا میدانید، عادت چک کردن روزانه فیسبوک توسط کاربرانش دقیقا دلیل اصلی ارزش 200$ بیلیون دلاری اش است؟

فیسبوک (Facebook) در سال 2004 وارد دنیای اینترنت شد.
این پروژه توسط دانشجوی دانشگاه هاروارد به نام مــارک زاکــربــرگ و به همراه چند تن از دوستانش راه اندازی شد. زمانی که این وبسایت شروع به فعالیت کرد، عضویت برای عموم آزاد نبود !

تنها کاربرانی میتوانستند عضو شوند، که دانشجوی دانشگاه هاروارد بودند. بعدها این سد عضویت برداشته شد و دانشجویان دانشگاه های دیگر (فقط دانشجوها) اجازه ی عضویت پیدا کردند، سپس دانش آموزان و بعد ها ثبت نام در این وبسایت برای عموم آزاد اعلام شد.

فیسبوک از همان ابتدای ورودش به دنیای اینترنت، با ترفند روانشناسی محدودیت منابع (مردم آن چیزی را بیشتر میخواهند، که کمتر هست) شروع به جذب کاربر کرد و هر کاربر اجازه داشت یک صفحه شخصی ایجاد کند و با فرستادن درخواست دوستی به دوستانش، امکان دیدن اطلاعاتش برای دوستانش را آزاد کند.

فیسبوک اوایل 2014 بیش از 1.3 بیلیون نفر عضو داشت، که نزدیک به نیمی از آنها صفحات شخصی جعلی، یا بیهوده بودند که توسط فیسبوک حذف شدند.

فیسبوک اولین پروژه مارک زاکربرگ نبود.
مارک، در سال 2003 (یک سال قبل از راه اندازی فیسبوک) برنامه ای با نام فیسمَش (Facemash) خلق کرد باید کاربر عضو شده، برای عکسهای دیگر کاربران یکی از دو گزینه ی “عالی است / عالی نیست” را انتخاب کند و این اتفاق برای عکس های خود کاربر نیز توسط دیگر کاربران اتفاق می افتاد.

فیسمَش تواسنت در چهار ساعت اول 440 کاربر را جذب کند و نزدیک به 22000 عکس را به توسط کاربران به نمایش بگذارد؛ اما توسط دانشگاه هاروارد این وبسایت بعد از چند روز منحل شد.

و چنین شد که زاکربرگ دانشگاه را ترک کرد و وبسایت فیسبوک راه اندازی کرد… اما این تازه شروع ماجراست. در این مقاله دقیقا قصد داریم بررسی کنیم :

    چرا فیسبوک (واقعا) ایجاد شده؟
    چرا فیسبوک (واقعا) چنین اعتیادآور است؟
    چه دلایل و حقه های روانشناسی استفاده شده تا کاربر را در دام اعتیار به فیسبوک گرفتار کند؟
    از دید کارآفرینانه چطور میتوانیم چنین محصول اعتیادآوری تولید کنیم؟ و ثروتمند شویم؟

اگر میخواهید دلیل اعتبادتان را به فیسبوک بدانید، این مقاله برای شماست.
اگر میخواهید از حقه های روانشاسی که در پشت پرده فیسبوک برای جذب کاربر انجام میشود آگاه باشید، این مقاله برای شماست.
اگر میخواهید محصولی تولید کنید و مانند فیسبوک فروشتان را به قدرت هرچه تمام افزایش دهید، این مقاله برای شماست.

چرا فیسبوک (واقعا) اعتیادآور است؟
بررسی یکی از عجایب دنیای اینترنت :

این سوالات، تحقیقات انجام شده برای تز دکترای دانشجوی دانشگاه استنفورد به نام نیر اییال (Nir Eyal)  است،  که به صورت چند سوال کلیدی پاسخ داده شده (البته در این مقاله به زبان ساده و به دور از اصطلاحات اختصاصی خلاصه آنرا  میخوانید)

سوال کلیدی : چرا فیسبوک (واقعا) چنین اعتیادآورد است؟
چیزی که واقعا فیسبوک میخواهد، استفاده از ساعات بیکاری تان است؛ همان چند دقیقه وقتی که بیکار هستید، همان روزهایی که کار خاصی برای انجام دادن ندارید.

دلیل آن کم و بیش ساده است : ما از بـیـکـار بـودن بدمان می آید.
هیچکس دوست ندارد بیکار باشد، همه دوست دارند به نوعی سرگرم باشند… حتی اگر سرگرمی آنها مضرتر است بیکار بودنشان باشد.

هدف داخلی فیسبوک بر روی پر کردن اوقات بیکاری است و هدف بیرونی آن رویدادهای جدید است. شما دوست دارید از جدیدترین رویدادها باخبر شوید، دوست ندارید رویدادهای حال حاضر را نادیده بگیرید.

 

سوال کلیدی : چطور یک وبسایت مانند فیسبوک کاری میکند تا مردم هر روز چند ساعت به آن اختصاص دهند، اما وبسایت های دیگری که پر است از منابع آموزشی رایگان، استقبال چندانی از آنها نمیشود؟

حقیقتِ تلخی که در دنیای کسب و کار وجود دارد این است که بــهـتــریــن مــحــصــول، هـمــیــشــه فــروش خــــوبــی نــدارد…
دلیل چنین استقبالی از یک وبسایت (یا یک محصول) وادار کردن به کاربر برای بازدید مجددا است… حتی اگر خود کاربر نخواهد ! اقلب اوقات بدون آنکه بدانید، میخواهید وارد صفحه شخصی فیسبوکتان شوید، چرا؟ چون میخواهید عکس های جدید دوستانتان را ببینید، چون میخواهید از آخرین وضعیت روحی دوستانتان در قالب متن آگاه باشید؛ اما هرگز برای ورود به فیسبوک، به آنها فکر نمیکنید… اما میدانید باید برگردید.

سوال کلیدی : چرا فیسبوک با اینکه هرگز حتی یکبار هم تبلیغ نکرده، چنین موفقیت عظیمی بدست آورده؟
تبلیغات در عصر حاضر مرده است…

امروزه بهترین تبلیغات مربوط به شرکت های برتر دنیا هستند، این شرکت ها هدفشان از تبلیغات فروش محصولشان نیست، بلکه یادآوری تفاوتشان با رقیبشان است.

برای مثال دو نوشابه ی  CocaCola و Pepsi شاید تفاوت آنچنانی باهم نداشته باشند اما هر دو تبلیغات پرهزینه ای میکنند، برای اینکه کوکاکولا را یک محصول آمریکایی خالص جلوه دهند و پپسی را یک محصول مختص جوانان پر انرژی.

اما در 10 سال اخیر، با اینکه شرکت های تکنولوژیکی (مانند مایکروسافت، اپل، فیسبوک و …) غول های نوظهور دنیای کسب و کار هستند، به ندرت تبلیغ میکنند؛ دلیل آن سبک جدید تبلیغات آنهاست یعنی : تـجـربـه مـشــتـری

آنها کشف کرده اند که یک مشتری راضی، میتواند 10 مشتری دیگر را وادار به خرید کند و یا بر روی انتخاب آنها تاثیربگذارد ! بنابراین تبلیغات عمومی تبدیل به تبلیغات اختصاصی در قالب یک تجربه خوب از خرید شده اند.

 

سوال کلیدی : چطور فیسبوک کاری میکند که هر روز بخواهیم صفحه شخصی مان را چک کنیم؟
دلیل آن گره ی روانشناسی معروف است : ســـرمــایــه گــذاری

شما هر بار که عکس کسی را لایک (Like) میکنید  و یا درخواست دوستی شخصی را قبول میکنید در واقع برای آن شخص سرمایه گذاری میکنید.

شما نمیخواهید پیامتان ناخوانده رها شود، شما دوست دارید پیام تان تاثیرگذار باشد.
شما دوست ندارید بیهوده کسی با شما دوست شود، شما دوست دارید شخص مورد نظر منفعتی برای زندگی تان داشته باشد.
شما دوست ندارید علاقه تان را به دوستانتان اعلام کنید، شما دوست دارید نظر آنها را دریافت کنید.

هر زمانی که عکس دوستی را لایک میکنید، پیوند دوستی را می پذیرید و یا مطلبی را در فیسبوک منتشر میکنید، در واقع در حال سرمایه گذاری بر روی یک روند هستید و میخواهید زود برگردید تا نتیجه آنرا ببینید.

شما هربار به فیسبوک سر می زنید تا ببینید سرمایه گذاری قبلی تان به کجا رسیده، آیا سودمند بوده؟ یا خیر؟

 

فیسبوک یک شبکه اجتماعی است… اما در اصل شما را از اجتماع اصلی تان دور میکند، اگر از آن استفاده میکنید، سعی کنید استفاده تان را محدود تر کنید؛ مطمئن باشید چیز زیادی از دست نخواهید داد.

دیدگاهتان را بنویسید