هنر درخواست کردن 580x430 ink

درخواست کردن جادوی قدرتمندی که انسان امروزی آنرا فراموش کرده با اینکه میتواند به یاد بیاورد و معجزه کند

برای شروع اجازه بدهید یک آزمایش ذهنی انجام دهیم…
چشمانتان را ببندید و فرض کنید که به محله جدیدی از شهر رفته‌اید که قبلاً هیچ آشنایی با آن نداشته‌اید و دنبال خیابانی می‌گردید، چه می‌کنید؟

  1. آیا شروع می‌کنید به همه خیابان‌ها را یک‌به‌یک جستجو کردن؟
  2. یا یک نقشه تهیه می‌کنید که ببینید کدام کوچه و خیابان در کجای محله است؟
  3. یا خیلی ساده از یکی از عابرین یا ساکنین شهر درخواست میکنید شما را راهنمایی کند؟

پاسخ‌تان احتمالا گزینه راحت‌تر و به هدف نزدیک‌تر یعنی گزینه سه است…
یشتر ما از کسانی که این کوچه و خیابان را می‌شناسند، سؤال و درخواست خواهیم کرد که آن را به ما نشان داده و راهنمایی‌مان کنند.

غالب مردم نیز اگر این کوچه و خیابان را بشناسند، از راهنمایی ما دریغ نخواهند ورزید.
اگر هم کمکی نمی‌کنند، به‌واسطه ناآشنایی آن‌هاست. با این موقعیت بسیار آشنا هستید و بسیار روبه‌رو شده‌اید، نه؟

این عمل به ظاهر ساده، منظورمان «درخواست کردن» است…
همان قدرتمندترین و فراموش‌شده‌ترین جادوی رسیدن به موفقیت و دستاوردهای فراوان است که متأسفانه انسان امروزی آنرا فراموش کرده و به‌شدت به حاشیه رفته !

دوست دارید درباره‌اش بیشتر بدانید و… آنرا به یادبیاورید؟ شروع کنیم


آیا ترس از شکست و جواب رد شنیدن،
واقعا ترسناک است؟

همه‌چیز، به این «ترس» لعنتی ما از شکست و جواب رد شنیدن برمی‌گردد…

  • ما نباید چیزی را به خودمان بگیریم
  • اگر کسی با ما رفتار بدی بکند یا به ما بی‌توجهی نشان بدهد، این مشکل از نگاه و نگرش اوست و نباید این را حمل بر ایراد و اشکال از خودمان کنیم
  • هرکسی، این حق طبیعی و فردی را دارد که هر درخواستی را از هر کس دیگری داشته باشد
  • هر کس دیگری، این حق طبیعی و فردی را دارد که درخواست هر فرد دیگری را، رد کند

این موارد که یادتان مانده است؟
اما متأسفانه بیشتر ما، هنوز نتوانسته‌ایم این را هضم کنیم که رفتار دیگران، صرفاً بازتابی از سبک زندگی و دغدغه‌های شخصی خود آن‌هاست. اگر کسی به ما اخم می‌کند و ناسزا می‌گوید، یعنی که انسان خودبین و خوددرگیری است، اگر انسانی با ما خوش‌برخورد است، یعنی که نگاهی مثبت به جهان دارد.

جک کنفیلد در کتاب اصول موفقیت خود، اشاراتی جالب به این تکنیک قدرتمند دارد.
او این بخش از کتاب خودش را که به درخواست کردن مرتبط است، با این جمله پرس راسی، مولتی میلیونر خودساخته آغاز می‌کند که

«باید درخواست کنید؛
به اعتقاد من، درخواست کردن قدرتمندترین
و فراموش‌شده‌ترین رمز رسیدن به موفقیت و خوشبختی است.» 

او سپس اشاره می‌کند که :

  • از درخواست کردن می‌ترسیم چون محتاج و احمق و نیازمند جلوه می‌کنیم،
  • از درخواست کردن می‌ترسیم چون از مورد بی‌توجهی واقع‌شدن می‌ترسیم،
  • از درخواست کردن می‌ترسیم چون قبل از این‌که جواب منفی بشنویم، خودمان به خودمان جواب منفی داده و خودمان را شکست‌خورده فرض می‌کنیم.

کنفیلد، به نکات جالبی اشاره می‌کند؛ همه ما، از قبل در ذهنمان شکست خورده‌ایم. این، متضاد آن اصل فرماندهان بزرگ و رزمی‌کاران افسانه‌ای است که می‌گویند :«اول پیروز شو، سپس وارد میدان شو»

«اول پیروز شدن»، یعنی در ابتدا، در ذهنمان پیروز شده باشیم و یکپارچه شور و شوق و یقین، برای رسیدن به این نتیجه بوده باشیم. بعدازآن است که اگر وارد میدان مبارزه شویم، در آن صورت پیروزی ما چشمگیری خواهد بود.

مهم‌ترین نکته در مورد درخواست کردن، این است که خجالت می‌کشیم و می‌ترسیم.


» واقعا… چرا خجالت می‌کشیم؟

چون یک «من» درونی در ما وجود دارد که دون شأن خودش می‌داند که از دیگران، درخواست و انتظاری داشته باشد.

این «من» درونی، کمی خودبین و خودمحور است و دنیا را بر مدار خودش می‌بیند و کسی را غیر از خودش قبول ندارد؛ درنتیجه، برایش سخت است از دیگری، که احتمالاً او را از خودش پایین‌تر و کمتر می‌داند و می‌بیند، درخواستی داشته باشد.

» واقعا… چرا می‌ترسیم؟

از این‌که ضعیف جلوه داده شویم…

لابد در ذهن آن «من» درونی مسخره ما، قدرت یعنی کاملاً مستقل بودن و از دیگری درخواست نداشتن؛ اگر چنین باشد، پس هر درخواست و تقاضایی، می‌تواند ضد قدرت شخصی ما باشد. این‌ها آیا درست‌اند؟ قطعاً هرگز درست نیستند.

دکتر علی‌اصغر جهانگیری، کارشناس کارآفرینی و کارآفرین ایرانی، درجایی تعریف می‌کند که :

روزی که از خارج از کشور برای کار کردن به کشور برگشته بودند، قرار بود که با یکی از رفقایش که مهندس بود، کاری را شروع کنند. آن‌ها با وانت، دنبال بشکه‌های مستعمل و دست دوم می‌گشتند تا آن‌ها را خریداری کرده و به شرکت‌ها بفروشند.

البته برای یک مهندس و یک دکترای خارج رفته، این کار چندان راحت نبود؛ اما حرف مهندس، دکتر را آرام کرد که «تا خودمان را نشکنیم، نمی‌توانیم خودمان را بسازیم.»

به قول آن مثل ژاپنی، «کسی که هیچ باری برایش سنگین نیست، به موفقیت‌های زیادی می‌رسد.»
در واقع ما، با قدرتمندترین ابزار موفقیت روبه‌رو هستیم، اما به دلیل باورهای مسخره‌ای که در ما شکل گرفته، از آن چشم‌پوشی می‌کنیم… این‌که فکر میکنیم

  • زشت است که از دیگران درخواست داشته باشیم
  • دون شأن ماست چنین کاری بکنیم
  • تصویر بیرونی مثبت از خودمان را از دست می‌دهیم و بهتر است همه کارها را خودمان انجام بدهیم

درواقع این دلایل، شبیه به آن دلایل برخی از صاحبان کسب‌وکار هستند که درباره تبلیغات بیان می‌کنند، آن‌ها اشاره می‌کنند که اگر جنس خوب باشد، مشتری می‌آید(!) اگر هم جنس بد باشد، که مشتری نمی‌آید، پس چه نیازی به تبلیغات است؟

اگر ما شخصیت حرفه‌ای مناسبی داشته باشیم، فرصت‌ها و آدم‌هایی که باید، جذبمان می‌شود، اگر ما شخصیت حرفه‌ای مناسبی نداشته باشیم، از این شخصیت‌ها و آدم‌ها دور خواهیم شد، پس چرا باید بریم خودمان را ضایع کرده و درخواست کنیم؟

چه باورهای ویران‌کننده‌ای !

 

» چند نکته‌ی کلیدی…

در این جا، ما با قدرتمندترین و فراموش‌شده‌ترین ابزار موفقیت و کامیابی روبه‌رو هستیم، ولی به‌راحتی از کنار آن می‌گذریم. برای کنار گذاشته شدن این باورها، نیاز به دانستن چند نکته دارید


» نکته اول

ما قرار نیست از هرکسی، هر درخواستی داشته باشیم.
پذیرفته شده نیست شما از یک سوپرمارکت، درخواست کنید شما را به مدیریت فروش یا داخلی شرکت خودتان برساند؛ بلکه این درخواست باید از مدیر شرکت خودتان یا کسی که دستش می‌رسد این کار را بکند، باشد.

پس باید بین درخواست شما و کسی که می‌تواند این کار را برایتان انجام بدهد، نسبت مستقیم و معناداری برقرار باشد


» نکته دوم

باید درخواست شما، همراه با نگاه مثبت شما باشد؛ نگویید حالا سنگ مفت و گنجشک مفت. به قول پل ژاگو که قبلا در مقاله «راز بزرگ پل ژاگو برای پرورش قدرت اراده شما» راجع‌بهش بیشتر خواندید هیچ نیرویی قدرتمندتر از درخواستی که با لحن آرام و مطمئن صورت بگیرد، وجود ندارد.

حتماً بعد از چند بار، اثر خودش را خواهد گذاشت


» نکته سوم

اگر هم پاسخ منفی بشنوید، وضع شما از وضعیت قبلی‌ای که داشته‌اید، بدتر نخواهد بود و نخواهد شد.
یعنی چیزی برای از دست دادن ندارید؛ پس چرا این کار را نکنید؟


» نکته چهارم

درخواست واضح و شفافی داشته باشید؛ این‌که در همان نگاه اول، دیگران بدانند چه چیزی می‌خواهید و چرا؟


» نکته پنجم

در درخواست خود، الحاح و پافشاری داشته باشید.
البته جوری نباشد که موی دماغ طرف مقابل بشوید؛ در موقعیت مناسب، درخواست مناسب را مطرح کنید؛ ولی در هر موقعیتی، این درخواست را مطرح نکنید


» نکته ششم

خودخواه نباشید؛ به منافع طرف مقابل هم فکر کنید.
جوری که فکر کند در پاسخ گفتن به درخواست شما، چیزی هم نصیب او خواهد شد


تکمیل کننده‌ی نکته ششم:

دیل کارنگی در کتاب آیین دوست‌یابی خود که میتوانید به صورت فشرده در سری مقاله «فوت کوزه‌گری دوستیابی» آنرا بخوانید، یکی از موارد پاسخ مثبت گرفتن از دیگران را، کار کردن روی وجدان و روحیه انسان‌دوستی و معنوی آن‌ها می‌داند.

در این صورت، خیلی‌ها حاضرند به شما کمک کنند.

این، یکی از مواردی می‌شود که می‌توانید احساس مفید بودن ازنظر معنوی را، به‌طرف مقابل بدهید. مثل‌اینکه درخواست کنید به خاطر خدا هم که شده و برای اصول انسانی، فلان مبلغ به فلان شخص که الآن گرفتار است، کمک کند.

وقتی پای مباحث انسانی و وجدان وسط می‌آید، خیلی‌ها حاضرند به شما کمک کنند.

دیدگاهتان را بنویسید