چطور در زندگی معجزه کنیم؟ (6 اصل اولیه وجود دارد)

 

در سراسر زندگی ام افرادی را که با آنها ارتباط داشته ام را در 2 دسته میتوانم دسته بنده کنم و نه بیشتر : 1) آنهایی که هیچ اعتقادی به معجزه ندارند و هیچ معجزه ای هم نمیبینند 2) آنهایی که هر آنچه را میبینند معجزه است”   __آلبرت انیشتین (فیزیکدان و خالق تئوری نسبیت)

 

شما میخواهید موفق شوید ؛ ثروتمند و یا در رقابتی پیروز شوید.

تمام کارهای لازم را انجام میدهید : هدف گذاری، تصویر سازی ذهنی، تلقین مثبت، تلاش و آمادگی قبلی و … اما در آخر روز احساس میکنید همان سر جای اولتان هستید و این همه زحمتی که کشیده اید تمامش هدر رفته زیرا نه تنها شما را به خواسته تان نرسانده بلکه باعث شده از دیگران جدا شوید و دنبال آرزویتان بروید اما از اینجا رانده و از آنجا

 

اما افرادی را هم میبینید که در زندگی کاملا عادی شان بدون هیچ تلاش و کوشش بیش از حدی؛ ناگهان در چنان شرایطی قرار میگیرند که به نظرتان اصلا نمیتونستند از قبل فکرش را کرده باشند… چیزی مانند معجزه !

 

خب چرا این معجزه برای شما رخ نداد؟ چرا حتی یک نفر به شما خسته نباشید نگفت؟ چرا باید شما برای موفقیت این همه تلاش و کوشش و از خود گذشتگی به خرج میدادید اما بدون کمترین بازده مثبت !؟

 

جریان از این قرار است که اگر شما در زندگی منتظر بمانید تا معجزه رخ دهد دقیقا هیچوقت هیچ معجزه ای برایتان رخ نخواهد داد (مخصوصا اگر واقعا احساس کنید دیگر وقتش است…)

 

معجزه واقعیت دارد و میتوانید شما خودتان باعث شوید اتفاق بیافتند اما اگر اصول اولیه آنرا بلد باشید !

شما نمیتوانید بدون رعایت اصول اولیه آن منتظر وقوع باشید. در این مطلب شما قرار است با اصول اولیه برای رخ دادن معجزه آشنا شوید و کاملا شگفت زده شوید که چرا بعضی از اصول آن کاملا مخالف کاری بوده است که تاحالا فکر میکردید برای موفقیت لازم است انجام دهید !

 

شما در این مقاله میخوانید :

 

    6 اصل اولیه برای رخ دادن معجزات در زندگی کدامند؟

    چطور میتوانیم از آنها استفاده کنیم تا وارد هر کاری میشویم معجزه رخ دهد !؟

    چرا برای رخ دادن معجزه در زندگیمان باید کمتر به اهدافمان فکر کنیم؟

    چرا برای رخ دادن معجزه در زندگیمان تنها فردی که میتواند به ما کمک کند خودمان هستیم؟

    و

 

6 اصل اولیه برای رخ دادن معجزه در زندگی :

 

 

 

اصل شماره 1 : شما به حمایت احتیاج ندارید !

 

داشتن حامی؛ عالی است.

اما حامی باید وسیله باشد نه هدف ! شما باید یاد بگیرید خودتان حامی شماره 1 خودتان باشد؛ آسان نیست اما باید یاد بگیرید.

 

افراد موفق دنیا خودشان حامی خودشان بوده اند؛ خودشان در اوضاع و شرایط سخت به خودشان امید و انگیزه داده اند؛ خودشان خودشان را تشویق کرده اند و با این کار توانسته اند به اصل شماره 1 برسند.

 

اگر احساس میکنید شما موفق نمی شوید چون حامی ندارید و یا باید حتما حامی داشته باشید تا موفق شوید؛ یک نفر باید باشد تا راه و چاه را به شما نشان دهد؛ یک نفر باشد که به شما آفرین بگوید به خاطر تلاشتان سخت و به شدت در اشتباه هستید.

 

شما با این کارتان در حال دور کردن معجزات عالم هستی هستید؛ آگاه باشید و خودتان حامی شماره یک خودتان باشید.

 

 

 

اصل شماره 2 : شما همیشه باید تصور کنید در برابر هزاران نفر در حال اجرا هستید !

 

حتی اگر در حوزه ای که در حال رقابت و تلاش هستید افراد و رقیبان کمی هستند باید طوری برای خودتان تصویر سازی کنید که در حال رقابت با چندصد رقیب قوی و سرسخت هستید و تمام دنیا کار شما را مشاهده میکند.

 

برای مثال در کسب و کار شما باید طوری کار کنید که از رقیب فرضی تان که 24 ساعت در حال کار است جلو بزنید.

 

این اصل هم آسان نیست. زیرا شما خیلی از وقت ها کارها را نصفه و نیمه رها میکنید؛ دلسرد میشوید و یا دیگر از ادامه خسته میشوید و این درست همان زمانی است که کمی بعد از شروع دوباره معجزات رخ میدهند.

 

برای مثال جک کنفیلد نویسنده سری کتاب های سوپ جوجه برای روح کتابش را بعد از اتمام نزد بیش از 300 انتشارات برای چاپ برد و هیچکدام از آنها به او جواب مثبت ندادند ! اما او میدانست که درست همان لحظه است که کمی بیشتر تلاش کند معجزه رخ میدهد و تسلیم شرایط نشد. او انتشارات دیگری رفت که تازه تاسیس بود و قبول به چاپ ان کرد. این کتاب در روز اول رونمایی 1 میلیون نسخه فروش رفت !

 

 

 

اصل شماره 3 : امنیت را رها کنید. آزادی در رهایی از امنیت است !

 

حقوق آخر ماه تان خوب است و مایل نیستید برای بدست آوردن اهدافتان که فکر کردن به آن شما را غرق در شوق میکند از دست بدهید؟ معجزات در این زمان از شما دور میشوند.

 

شما واقعا بدست آوردن آرزو هایتان برایتان مهم است یا حقوق سر ماه؟ شما ابتدا باید تکلیفتان را روشن کنید کدام یک مهمتر است و بعد منتظر معجزات باشید.

 

امنیت طلبی؛ ذات انسان است.

در همان دوران اولیه انسان های نخستین گروه های انسانی تشکیل یافتند تا امینت همدیگر را بیشتر کنند. خانواده شما نیز این غریضه را دارد و سفر مخاطره آمیز موفقیت شما را چیزی بیش از امنیت و آسودگی زندگی روزمره میبیند و این وظیفه شماست که به آنها آگاهی دهید.

 

شما فقط یکبار زندگی میکنید؛ پس طوری زندگی کنید که میخواهید.

این گفته تولستوی را یادتان باشد : “شما 20 سال بعد از کارهایی که کرده این کمتر از کارهایی که نکرده این پشیمان خواهید شد.”

 

 

 

اصل شماره 4 : تمرکز کنید تا از بهانه ها دور بمانید !

 

اگر ایده ای به ذهنتان رسیده میخواهید اجرایش کنید : استفاء از کار روزمره و دنبال کردن رویاها. هرچه زودتر انجامش دهید ! زیرا مغزتان آنرا مخالف جریان همیشگی (امنیت) میبینید و هرطور شده آنرا از یاد شما خواهد برد, حال چه با بهانه های مختلف “بیخیال حالا وقت زیاده…” و یا فراموشی !

 

شما اگر ایده ای به ذهنتان میرسد مخصوصا زمانی که انتظار آنرا نداشتید این یک نشانه خوب از معجزاتی است که میخواهند اتفاق بیفتند. آنها را جدی بگیرید و بدانید بی دلیل به ذهن شما رجوع نکرده اند.

 

 

 

اصل شماره 5 : باید تبدیل به همان قهرمانی شوید که الهام بخش دیگران است !

 

هیچوقت فراموش نکنید ؛اگر کاری ارزشمند انجام دهید، ناخودآگاه زندگی خیلی از مردم را تحت تاثیر قرار میدهید.

 

شاید خودتان هیچوقت متوجه آن نباشید! اما اگر شما شجاعت دنبال کردن رویاهایتان را بدست آورید ناخودآگاه اطرافیانتان نیز تحت تاثیر این حرکت شما قرار خواهند گرفت و این کار شما برایشان الهام بخش میشود تا خودشان نیز بدنبال رویاهایشان بروند.

 

بی جهت نیست کارآفرینان بزرگ که لحظه به لحظه زمانشان برایشان ارزش دارد هنگامی که از آنها دعوت به سخنرانی برای جوانان میشود بدون چون و چرا قبول میکنند بدون هیچگونه چشم داشت مالی ! آنها میدانند هرچقدر بیشتر برای دیگران الهام بخش باشند معجزات بیشتری در زندگیشان خواهند دید.

 

 

 

اصل شماره 6 : شما قدرت تغییر زندگی تان برای همیشه را در وجودتان دارید !

 

منتظر نمانید.

همین امروز؛ از همین الان باید شروع کنید. اوضاع و شرایط هیچوقت به خوبی الان نخواهد بود. فکر نکنید اگر چند هفته بعد شروع کنید برای رویاهایتان تلاش کنید حقوق ماهانه تان را بگیرید و یا فعلا حس و حالش نیست ! این دقیقا کاری است که باعث میشود تمام معجزات بلوکه شوند

 

شما تا به الان هم زیاد صبر کردید… همه کارآفرین ها و افراد موفق هم در برهه ای از زندگیشان همانند من و شما انتظار زیادی کشیده اند اما یک روزی در یک جایی در یک زمان خاصی تصمیم گرفتند “دیگه بسه ! همین الان شروع میکنم…”

 

شاید اگر منتظر بمانید تا حقوق این ماهتان را بگیرید. شاید اگر منتظر بمانید فعلا تابستان است خوش بگذرد… شاید اگر منتظر بمانید فعلا درسم رو بخونم بعد … شاید هیچ “بعد” –ی در کار نباشد و شما هم زمانتان را از دست دادید و هم یک عالمه معجزه خوب که منتظر اقدام شما بودند تا نمایان شوند.

 

شروع کنید؛ زندگی در مسیر تحقق رویاهایتان به ندرت آسان تر و لذت بخش تر از زندگی برای داشتن امنیت است.

دیدگاهتان را بنویسید