راهنمای عملی برای اینکه یک فرد عملگرا باشیم (چطور آنچه را که میخواهیم خیلی راحت در عمل بدست آوریم؟)

 

دوست دارید ورزش کنید اما حال ندارید صبح ها زودتر از خواب بیدار شوید؟
دوست دارید کسب و کارتان را راه اندازی کنید، اما تا به امروز هیچ اقدامی نکردید؟
دوست دارید عادات بدتان را کنار بگذارید ،اما تا به امروز از این کار طفره رفتید؟
دوست دارید ایده ای که در سر دارید را اجرا کنید اما تا به امروز شروع نکردید؟
دوست دارید یک راهنمای عملی داشته باشید تا واقعا تبدیل به فردی عملگرا شوید و هرکاری را که میخواهید خیلی سریع شروع کنید و وقفه ای در شروع آن نیاندازید؟ این مقاله دقیقا برای شما نوشته شده…

عمل گرایی در حین سخت بودن و نیازبه داشتن امادگی و انضباط ذهنی شیوه ساده ای دارد. در حقیقت تفاوت یک فرد عملگرا با سایرین در این است که یک فرد عملگرا به انجام عمل فکر نمی کند با عمل زندگی میکند.

از یک دیدگاه دیگر عمل گرایی برای یک  فرد عملگرا معنای دیگری برای زندگی کردن است. اما زندگی کردن یک عمل گرا به این صورت است که او لحظه به لحظه افکار خودش را به مرحله اجرا می گذارد ،ادعاها اظهارنظر ها و قضاوت ها بدون پشتوانه عملی برای او کوچکترین ارزشی ندارند.  (چند لحظه از خواندن دست بکشید وبه این فکر کنید که چقدر از زمان روز مفید کاری خودتان را با این حالت گذرانده اید؟) برایان تریسی به این وضعیت لحظه به لحظه آگاهی وضعیت مد می گوید.  اوشو این وضعیت را خوداگاهی می گوید ، کریشنا مورتی از این وضعیت به وضعیت آزاد ذهن نام می برد.

اما این که مانند یک فرد عمل گرا رفتار کنیم به چیزی بسیار بسیار بیشتر از نظم وانضباط و تمرکز نیاز است؛ این ها شرط لازم هستند اما به هیچ عنوان کافی نیستند. همان طور که زندگی یک باغبان یا بازیگر تئاتر یا یک سیاستمدار مختصات و ویژگی های خاصی دارد ، یک فرد عملگرا نیز – که می تواند باغبان یا بازیگر تئاتر یا هر دو یا هیچکدام باشد – با چند حس خاص زندگی میکند. بهتر است بگوییم رفتار عملگرایانه چند حس خاص نیاز دارد که به وسیله آن ها میتوان یک فرد عملگرا را در هر کجا وهر موقعیتی که باشد شناخت.

هر کدام از این ویزگی ها با ید به طور ذهنی و با تمرکز و توجه به وجود بیایند. اما نقطه صفر ، دانستن محتوای آن ها و آمادگی ذهنی برای تغییر است.

نکته بسیار بسیار مهم قبل از دانستن این فرایند برای همه اعضای پروژه سوخت جت در این است که این ویژگی ها کاملا فرآیندی شبیه به سبز شدن برگ درختان دارد ، صبورانه و طبیعی.  طبیعت روح و ذهن شما باید در مسیر این ویژگی ها قرار بگیرد. بنابراین قبل آغاز به مطالعه اگر احساس کردید که برای دانستن بسیار عجله دارید و می خواهید در کوتاه ترین زمان به آن ها مسلط بشوید باید بگوییم به دسته 98 درصدی  افرادی پیوسته اید که با احساسات مطالعه میکنند وبه زودی با سرد شدن آتش احساساتشان دست از یاد گیری میکشند… درونیات شما باید هم راستا با کلمه به کلمه این مقاله شود تا به دریافت و درک کامل برسید.

کارآفرینی به هیچ عنوان یک مسابقه دو صد متر نبوده و نخواهد بود، کارافرینی بالارفتن از یک صخره ناهموار است. کارآفرین گاهی باید مانند یک بیابانگرد با استقامت قدم بردارد ، گاهی مانند یک شطرنج باز قدم های خود را سبک سنگین کند و گاهی مانند یک بالرین با ظرافت و موزون حرکت کند  اما هیچ گاه به سرعت دویدن مد نظر نیست. اگر عجول هستید راه زیادی تا رسیدن به اهدافتان خواهید داشت.

شما در این مقاله به صورت کامل، یکبار برای همیشه یادمیگیرد چطور تبدیل به فردی عملگرا شوید تا هر زمانی، هرکاری در هرجایی خواستید شروع کنید و در عمل خواسته تان را پیاده سازی کنید، بدون درنگ و در نهایت زیبایی به خواسته تان جامه عمل بپوشانید؛ این مقاله شما را تبدیل به فردی فعال، با اهدافی در سر که هر روز بیشتر از دیروز بدست می آورد خواهد کرد.

شما در این مقاله میخوانید :

    چطور هرآنچه را میخواهیم راحت و بدون دردسر بدست آوریم؟
    چطور احساسات خوب میتوانند به ما کمک کنند سریع تر به خواسته مان برسیم؟
    چطور مشکل “نمیدانم در زندگی واقعا چه میخواهم” را یکبار برای همیشه حل کنیم؟
    چطور کارآفرینان بزرگ از این آموزه ها استفاده کردند (و میکنند) و هر روز خیلی راحت به ثروت شان افزوده میشود؟
    و …

 ویژگی های رفتار توام با عمل گرایی

1. اعتبار بخشیدن به اعمال و نتایج واهداف
هنری فورد (موسس شرکت اتومبیل سازی Ford) همیشه می گفت :

    تا زمانی که وارد عمل نشوید نمیتوانید به کاری که قصد انجام آن را دارید اعتبار ببخشید

روی میز کار و درون پوشه های یادداشت های شخصی، تلفن همراه، تبلت و در نهایت در جای جای ذهن همه ما – چه موفق وچه ناموفق چه ثروتمند وچه فقیر – انباری از ایده ها ونقشه ها و راه حل های خلاقانه وجود دارد. ایده هایی که شاید بعضی از ان ها می تواند نقش بسیار موثری بر زندگی گروه زیادی از مردم ایفا کند. ایده هایی که از دید ما دنیا را محل بهتری برای زندگی کند. نقشه ها و طرح هایی که برخی از ان ها میتوانند ما را از کارکردن در یک شغل با آینده بن بست نجات دهند ، باعث بالارفتن ارزش و احترام ما نزد دیگران شوند و مهم تر از همه ما را خوشبخت کند.
[همین الان اجرا کنید :چند لحظه چشم های خودتان را ببندید و ذهنتان را بر روی ایده های اختصاصی خودتان متمرکز کنید مطمئنم در کمتر از یک دقیقه بیشتر از 10 ایده درست وحسابی برای موارد مختلف به ذهنتان می رسد که در گوشه وکنار ذهنتان پنهان شده و دارد خاک می خورد. لا اقل این مقاله باعث شد که یک بار دیگر آن ها را به یاد بیاورید . تبریک میگویم، شما یک قدم به خوشبختی نزدیک تر شدید]

اما تک تک این ایده های درخشان  تمام آن نقشه های تجاری میلیون دلاری ،تمام آن ترفند های کنترل بازار و راه حل های پیشرفت کسب وکار، همه و همه تا زمانی که به قول قدیمی ها جامه عمل به تن نکند هیچ ارزشی ندارد.

ایده احمقانه ای که دارد در بازار خوب عمل میکند با همه نقص های واضح و آشکارش میلیون ها بار بیشتر از تفکر خوب شما که بی نقص و مفید اما فقط در گوشه ذهنتان است ارزش دارد.

برگ اول درخت عمل گرایی این است که، شما؛ معیار اعتبار ایده هایتان خواهید بود
برای این که ارزش اعتبار بخشی را بیشتر درک کنید؛ تصور کنید:

    اگر نیکلا تسلا ایده انتقال امواج از طریق بی سیم را تنها در ذهنش نگه می داشت امروز چیزی به نام انتقال بی سیم امواج و اطلاعات وجود نداشت.
    اگر کاظم قلم چی ایده طبقه بندی کردن موضوعی سوالات کنکور را در یک کتاب منسجم برای دانش اموزان عملی نمی کرد امروز سرعت آمادگی و تسلط دانش آموزان  روی مباحث درسی چند برابر کمتر بود.
    اگر آدولف  هیتلر توصیه معاونانش مبنی بر ایده حمله به لهستان را فقط در ذهن نگه می داشت امروز تاریخ به گونه دیگری رقم خورده بود و میلیون ها انسان شیوه زندگی دیگری – بخوانید بهتری – داشتند.
    اگر آرمین لمیع  خالق کافی شاپ های لمیز ایده ی سرو قهوه از ساعات ابتدایی روز با قیمت های اقتصادی را همیشه فقط تصور میکرد و صبورانه دست به کار  نمی شد آیا امروز اعتبار و ارزش یک برند خوب در جامعه کمتر نبود؟

 

2. احساس خوب
عمل گرایی حس ِ خوب انجام کار در آن شنبه معهودی که هیچوقت سر نمی رسد تا کار های عقب افتاده مان را انجام دهیم است.

پس باید حس فوق العاده ای داشته باشد.
دقت کنید حس فوق العاده نباید ازروی اجبار ، تنفر و یا هر حس منفی دیگر باشد. عمل گراها بیش از هر چیزی از کارشان لذت می برند؛ تبدیل کردن چیز هایی که در ذهن فقط وجود دارند به چیز های واقعی در دنیای واقعی، مگر چیزی بیش تر از این لذت دارد؟

    در پاییز سال 2009  وقتی که استیو جابز ایده یک صفحه چند اینچیِ لمسی (تبلت های امروزی) به اندازه یک دفتر چه را که میتواند مابین آیفون و مک بوک باشد را به مرحله اجرا گذاشت باید احساس فوق العاده ای داشته باشد.
    روز 17 دسامبر 1903 که  ارویل رایت به چهره برادرش ویلبر نگاه کرد و هر دو مصمم قدم اول عملی کردن ایده پرواز ماشینی  قابل کنترل موتوردار و سنگین تر از هوا را زنده کردند بی شک حس فوق العاده ای درهوا موج می زده است.

عمل گرایی چیزی شبیه جریان یک رودخانه است جاری و بی هیچ نیروی مخالف طبیعی. احساس یک عمل گرا هم مانند یک رودخانه روان وجاریست. احتمالا دلیل تمرکز بالای افراد عمل گرا در کارهایشان همین جاری بودن احساس ان ها در هنگام تبدیل ایده ها به اقدامات عملی است.

 

 

3. شور واشتیاق
اگر از ان دسته پر تعدادی هستید که وقتی صحبت از موفقیت پیش می آید و بحث به هدف گذاری می رسد جمله مشهور : “نمیدونم تو زندگی چی میخوام”  را می گویید بدانید که مشکل از ندانستن نیست مشکل از نداشتن شور واشتیاق و یا نشناختن ان است. به قول استیو جابز چیزی که قلب شما را مشتعل کند .  قلب یک کارآفرین عملگرا دائما در حال اشتعال است .  شور و اشتیاق همان چیزیست که فاصله ترس ها از رویاها را مشخص میکند.

کار آفرینان موفق پر از شور و هیجان حرکت هستند وارد هر جمعه می شوند درجه حرارت محیط به طور عجیبی بیشتر می شود. اینان به خوبی فهمیده اند که شور واشتیاق مسری است.  سلطان کارآفرینان خود ساخته – ریچارد برانسون  که در مقالات آینده بسیار به او خواهیم پرداخت –  موتور محرک یک تشکیلات چند هزار نفری ، و خالق برند جهانی Virgin ؛ به وارد کردن شور واشتیاق فوق العاده به کسانی که با او در ارتباط هستند مشهور است. اگر همین نکته دلیلی برای موفقیت های حیرت آور او باشد ، نباید تعجبی داشت. افشین قطبی را هنوز از یاد نبرده ایم که در هر مصاحبه و اظهار نظر از قبل شعر می گفت و شور وهیجان او نهایتا منجر به یکی از دراماتیک ترین قهرمانی های تاریخ فوتبال در ایران شد.

از ونسان ونگوک پرسیدند با وجود عدم اقبال عمومی به نقاشی هایت  و  فقز مالی فراوان که به خاطرش مجبور میشوی کارهایت را در ازای چند سیب زمینی یا اتاقی گرم بفروشی ، چرا دست از هنر بر نمیداری؟
ونگوگ سری تکان داده وگفت : مرگ از روی شور و  اشتیاق را به زندگی ملالت بار وکسل کننده  ترجیح می‌دهم.

 

خب. حالا که ویژگی های لازم برای رسیدن به نقطه صفر عمل گرایی را دانستید وقتش است از خودتان بپرسید مهم است در کجای این راه قرار دارید؟ راه تازه آغاز شده است …

 

حرف آخر: رویاهای خودتان را بسازید، وگرنه دیر یازود کسی مجبورتان میکند رویای او را بسازید.

دیدگاهتان را بنویسید