من میخواهم یک کارآفرین شوم, از کجا شروع کنم؟ – قسمت سوم
من میخواهم یک کارآفرین شوم, از کجا شروع کنم؟ – قسمت سوم
(سیر تا پیاز تبدیل شدن به یک کارآفرین میلیونر)
یک باور عمومی وجود دارد که افراد موفق و ثروتمند کارآفرینند و برای اینکه ما هم موفق و ثروتمند شویم باید کارآفرین شویم, آیا این باور درست است؟ قطعا بله !
چرا باید کارآفرین شویم تا ثروتمند شویم؟
شما برای اینکه پول کسب کنید باید به هر حال کاری داشته باشید. رابرت کیوساکی با انتشار کتاب پدر پولدار پدر بی پول به طور کلی انواع کسب درآمد را به 4 قسمت تقسیم کرد : خوداشتغالی (مانند راننده تاکسی) / کارمند / کسب وکار / سرمایه گذاری
شما باید از فاز خوداشتغالی یا کارمندی شروع کنید به فاز کسب و کار برسید و سپس به سرمایه گذاری. این الگوی ثروت است ! ,خب اگر اینقدر راحت است چرا همه اینکار را انجام نمیدهند؟ چون کارآفرینی سخت است ! شما چند سال از زندگیتان را طوری کار میکنید که دیگران حاضر نیستند کار کنند و بقیه عمرتان را طوری زندگی میکنید که دیگران هرگز نمیتوانند زندگی کنند.
یعنی فقط کافیه کارآفرین بشم و بعد تمام؟
خیر !
کارآفرینی یک رویداد نیست. بلکه یک روند است. شما به اصطلاح کارآفرین بودن شغل خود را تبدیل به تفریح خود میکنید و با اینکار هرروز با روحیه شروع به کار میکنید, طوری که اگر به پول هم نیاز نداشته باشید باز حاضرید به سر کار بروید, مانند خیلی از کارآفرینان بزرگی که میشناسیم بعد از بازنشستگی هنوز مشغول کار هستند.
من هم میتونم کارآفرین بشم؟
آیا شما جوان, فقیر, بدون سابقه کار یا اصلا از شغل فعلیتان ناراضی هستید؟ همین عالیه ! شما میتوانید کارآفرین شوید. شما میتوانید آنقدر کار کنید و پول درآورید تا خسته بشید ! (که نخواهید شد…)
آیا شما میانسال, پیر, یا اصلا یه ذره پول پس انداز دارید؟ یا سابقه کار قبلی دارید؟ خب این هم عالیه, شما هم میتوانید کارآفرین شوید؛ اما کار شما کمی سخت تر خواهد بود (نه زیاد سخت) کار شما همانند راه رفتن از سربالایی با شیب بیشتر خواهد بود.
مهمترین چیزی که یک کارآفرین را از افراد عادی متمایز میکنه, انرژی و پافشاری اوست. سخت نیست مشتاق موفقیت باشید ,یاد گرفتنی است. شما باید راه آنرا یاد بگیرید. خب بس است توضیحات شروع کنیم
خب ,منم میخوام کارآفرین بشم, از کجا باید شروع کنم؟
قسمت اول | قسمت دوم
شما در قسمت سوم یاد میگیرد :
مقیاس در کسب و کار به چه معناست؟
چطور کسب و کار خود را گسترش و توسعه دهیم؟
تفکر سیستمی چیست؟
چرا باید در کسب و کارمان تفکر سیستمی داشته باشیم؟
چرا کسب و کارهایی هنگامی که کوچک هستند خوب کار میکنند اما وقتی بزرگ میشوند شکست میخورند؟
و …
مقیاس کسب و کارتان
آخرین گامی که باید بردارید؛ همانند بازی معروف “چه کسی دوست دارد میلیونر شود؟” است. همان بازی که در آن جواب سوال های شما اگر درست باشد میتواند شما را میلیونر کند !
یکی از اشتباهاتی که اکثر کارآفرینان مرتکب آن میشوند این است که فکر میکنند کسب و کارهای بزرگ, همان کسب و کارهای کوچک هستند که فقط بزرگتر شدند… این اعتقاد اشتباه محض است و میتواند شما را به زیبایی هرچه تمام تر به مقصد شکست هدایت کند…
شما این مسئله را باید درک کنید و فقط با خواندن کتاب و مقاله نمیتوانید با تمام وجود منظور مقیاس در کسب و کار را درک کنید. هر کسب و کاری همانند یک سیستم است، و وظیفه شماست که با این سیستم با تفکر سیستمی کار کنید.
برای مثال در یک کسب و کار کوچک مانند کفاشی : شاید فقط 1 نفر کار کند. اما همان کسب و کار نیز سیستم است و در سیستم کسب و کار مشتری, انبار, انباردار, حسابدار,فروشنده,تعمیرکار,طراح و … وجود دارد اما چون مقیاس کسب و کار کوچک است فقط 1 نفر برای انجام آن کافی است.
در هر سیستمی اجزایی وجود دارد که برای حفظ بقای آن باید با همدیگر در تعامل باشند. هر جزیی هدف دارد و هر سیستمی هدف متفاوت. سیستم همانند بدن انسان دارای ارگانیسم و حیاط است اگر قسمتی از بدن با مشکل پیدا کند کل بدن ما سیستم اش بهم میخورد (اگر عضوی بدرد آورد …)
اکثر کسب و کارهایی که هنگام کوچک بودنشان به شدت موفقند اما زمانی که رشد و پیشرفت میکنند شکست میخورند دلیل آن تفکر سیستمی است که موسسین آن ندارند. آنها اجزای سیستم را نتوانسته اند درست تشخیص دهند و با همان تفکر قبلی سعی کرده اند مجددا تمام کارها را خودشان انجام دهند و اینچنین میشود که شکست منتظرشان است…
زمانی که کسب و کار شما رشد میکند؛ قوانین آن نیز رشد میکند.حتی شاید از کسب و کار بزرگ شده تان نیز باب میل شما نباشد اما باید با قوانین تغییر یافته پیش بروید.
بیشتر کارآفرینان زمانی که کسب و کارشان رشد میکند ؛دیگر اشتیاق و علاقه قبلی را به آن ندارند, برای این منظور میتوان چند کار انجام داد : بفروشید / کمک بگیرید / یا کوچکش کنید (کاری که شرکت های بزرگ با تعدیل نیرو انجام میدهند.)
کسب و کار هم مانند انسان دوره های تولد, نوزادی, کودکی, نوجوانی,جوانی,میانسالی,بزرگسالی و مرگ را دارد. تمام ویژگی های این دوران را نیز دارد زیرا انسان نیز یک سیستم است و از دید تفکر سیستمی هر سیستمی برای بقا باید ارگانیسم داشته باشد که درست کار کنند.
اگر سیستم شما (کسب و کارتان) در دوران نوزادی, کودکی و نوجوانی است توقع زیادی نباید از آن داشته باشید که همانند سیستم های بزرگسال عمل کند و به شما نتیجه دهد.
سخن آخر
شروع کسب و کار و رشد دادن آن هرگز آسان نبوده. شما میتوانید یک محصولی تهیه کنید که فوق العاده باشد و بخواهید بدون اینکه شرکتی راه اندازی کنید در دنیای آنلاین اینترنتی بفروشید. به همین سادگی. اما تا یک زمانی شما را راضی میکند تا بخواهید بزرگترش کنید…