راهنمای نهایت تسلط بر خود


آموزش تسلط بر خود به سبک پروفسور اسپرینگر | قسمت دوم

در قسمت اول گفتیم که مهارت تسلط اهمیت بالایی دارد و دانستیم که طبیعت ما گاهی مانع از این می‌شود که بر خود مسلط باشیم زیرا بیشتر به دنبال راحتی هستیم تا کنترلی هوشمندانه بر خود و وقایع زندگی خود

اما برای این که این مهارت را به دست آوریم باید عیوب موجود در خویش را شناسایی کرده و در جهت رفع آن کوشا باشیم. پروفسور ار-اسپرینگر این موارد را برگزیده است…
ــــ بزرگترین عیب‌هایی که برای تسلط بر خویشتن باید رفع‌شان کنیم ــــ


عیب اول » بی‌خیالی

این حالت با رفتار انفعالی و شانه خالی کردن در برابر وقایع و حوادث خود را نشان می‌دهد. معمولاً این وضعیت با بی‌توجهی به نظافت و طرز لباس پوشیدن نیز همراه است. کسی که بر خود مسلط است، در برابر وقایع حالت انفعالی ندارد. از نظر فیزیکی پرتحرک بوده و خود را راست نگه می‌دارد.

گاهی اوقات مشت خود را گره زده و کلماتش را به خوبی تلفظ می‌کند، چون هر روز در مرتب کردن خود سعی و تلاش دارد. ظاهر او منظم و مرتب است و علی رغم یکنواخت بودن، تمیز کردن یا مراقبت از طرز لباس پوشیدن را ضروری می‌داند.

انسانی که بر خود مسلط است وقت خود را با خیال‌های موهوم و بیهوده با فرو رفتن در صندلی نمی‌گذراند، بلکه از هر دقیقه از عمرش نهایت استفاده را می‌کند. چیزی مانع این نمی‌شود که او چند ساعتی را به دلخواه خود برای رفع خستگی به استراحت بپردازد.

فرد مسلط به خود حتی زمانی که احساس آرامش می‌کند باز هم رفتار خود را کنترل می‌کند، بنابراین برای مبارزه با بی‌تفاوتی روحی و روانی ابتدا بایستی با هر نوع بی‌تفاوتی جسمانی مبارزه کرد.


عیب دوم » هوس‌های زودگذر

کسی که نداند چگونه در برابر این هوس‌ها مقاومت کند، بایستی هزار و یک هوس لحظه‌ای را که در وی ایجاد می‌شود را ارضاء کند. مثلاً هوا گرم است و فرد نمی‌تواند در برابر هوس نوشیدن نوشابه‌ای خنک یا خوردن یک بستنی مقاومت کند. هوس می‌کند سیگاری بکشد اگرچه می‌داند که مقدار مصرف سیگارش بالاست، و این بسیار زیان بار است، ولی با این وجود سیگار می‌کشد!

در منزل مشغول کاری است، دوستی به او تلفن می‌زند: او کارهایش را رها کرده و با دوست خود سرگرم صحبت می‌شود و کارها بدون انجام شدن باقی می‌مانند!

کسی که بر خود حاکم باشد، در برابر هوس‌ها مقاومت کرده و قبل از تسلیم شدن، با فکر و شناخت عوامل به وجود آورنده‌ی آن‌ها، در برابرشان برخورد می‌کند، گاهی اوقات این کار را نمی‌کند. باید خود را برای مقاومت در برابر هوس‌ها تمرین داد.

در اینجا منظور ریاضت کشیدن نیست، بلکه بایستی به رفتار عمومی خود در این زمینه فکر کرد. آیا شما گرایش به مقاومت و یا برعکس تسلیم شدن در برابر این احساسات را دارید؟

برای شروع باید سعی در محدود کردن خود نمایید که کار ساده‌ای است.

مثـــــــال: در حال قدم زدن هستید، زمستان است و هوا سرد است، در یک لحظه هوس یک نوشیدنی گرم می‌کنید؛ به جای آنکه به سرعت وارد مغازه‌ای شوید تا آن‌ها را تهیه کنید، به ساعت خود نگاه کنید و بعد این کار را 5 دقیقه به تأخیر بیاندازید.

کار بسیار راحتی است، شما با انجام تعدادی از این کارها می‌توانید چنین هوس‌های زودگذر و لذت‌های لحظه‌ای را راحت کنترل کنید.

تسلط بر خود با چنین محدودیت‌های ساده‌ای آغاز می‌شود.
هر کسی می‌تواند به سادگی ارضای هوس خود را به تأخیر بیاندازد.


عیب سوم » بیکاری

عادت کردن به اینکه در جایی بیکار و بدون کوچکترین احساس ناراحتی در این حالت باقی بمانید، بسیار مضر است. این وضع مسلماً بخشی از مجموعه‌ی بی‌خیالی است. عدم تحرک باعث تنبلی است و آن هم به نوبه‌ی خود بیکاری را باعث می‌شود و این دور از تسلسل همچنان ادامه می‌یابد.

انسانی که بر خود مسلط باشد، با کار و فعالیت مأنوس بوده و از انجام آن احساس رضایت می‌کند و نه تنها از آن رنج نمی‌برد، بلکه احساس لذت می‌کند.

باید علیه بیکاری مبارزه کرد. از بیکار ماندن حتی برای یک ربع یا نیم ساعت خودداری کنید. وقت را با صرف کردن به آهنگی که به سختی آن را گوش می‌دهید! یا نگاه کردن به برنامه‌ی تلویزیونی که آن را با بی‌میلی دنبال می‌کنید، بیهوده از بین نبرید. خود را به کاری که انجام می‌دهید علاقه‌مند سازید.

هر چه شما خود را بیشتر به کار مرتبط کنید، بیشتر به سوی آن جذب شده و انجام آن برایتان راحت‌تر به نظر می‌رسد و گذشت زمان را احساس نخواهید کرد. از بالا بردن مدت اشتغال برای رسیدن به اهدافتان تردید نکنید و سعی و تلاش خود را اندازه‌گیری نمایید.

این نکات را به خاطر داشته باشید تا بتوانید بر بیکاری غلبه کنید:

جز در ساعاتی که برای آرامش و استراحت از قبل مشخص نموده‌اید،در بقیه‌ی ساعات بیکار باقی نمانید.
هنگامی که تصمیم گرفته‌اید کاری را انجام دهید، اجازه ندهید چیزی حواس شما را پرت کند.
خود را به کار بیشتر عادت داده و سعی کنید که عمیقاً غرق کار شوید.
سعی کنید حتماً در طول روز بخشی از زمان خود را به ورزش اختصاص دهید. ورزش کردن در شما انرژی ایجاد می‌کند و باعث می‌شود تا بتوانید انگیزه‌ی لازم را برای فعال بودن به دست آورید.

خلاص شدن از بیکاری و کسلی در طول روز نیازمند خواسته‌ و اراده‌ی قلبی شماست. تا فردی خودش تمایلی به انجام کاری را نداشته باشد، هیچ کس نمی‌تواند تغییری در او ایجاد کند. سعی کنید از درون خواستار تغییر و تسلط بر قواهای درونی و بیرونی خود باشید تا بتوانید انقلابی در رفتار خود ایجاد کنید.

جانِ کلام ما…

با بی‌خیالی مبارزه کنید.
از هوس‌های آنی پرهیز نموده و آن‌ها را به تأخیر بیندازید.
از هر گونه بیکاری دوری نموده و بهتر و بیشتر کار کنید.

درس بعدی کنترل احساسات خود.

دیدگاهتان را بنویسید