من میخواهم یک کارآفرین شوم, از کجا شروع کنم؟ – قسمت دوم

(سیر تا پیاز تبدیل شدن به یک کارآفرین میلیونر)

 

یک باور عمومی وجود دارد که افراد موفق و ثروتمند کارآفرینند و برای اینکه ما هم موفق و ثروتمند شویم باید کارآفرین شویم, آیا این باور درست است؟ قطعا بله !

 

چرا باید کارآفرین شویم تا ثروتمند شویم؟

شما برای اینکه پول کسب کنید باید به هر حال کاری داشته باشید. رابرت کیوساکی با انتشار کتاب پدر پولدار پدر بی پول به طور کلی انواع کسب درآمد را به 4 قسمت تقسیم کرد : خوداشتغالی (مانند راننده تاکسی) / کارمند / کسب وکار / سرمایه گذاری

 

شما باید از فاز خوداشتغالی یا کارمندی شروع کنید به فاز کسب و کار برسید و سپس به سرمایه گذاری. این الگوی ثروت است ! ,خب اگر اینقدر راحت است چرا همه اینکار را انجام نمیدهند؟ چون کارآفرینی سخت است ! شما چند سال از زندگیتان را طوری کار میکنید که دیگران حاضر نیستند کار کنند و بقیه عمرتان را طوری زندگی میکنید که دیگران هرگز نمیتوانند زندگی کنند.

 

یعنی فقط کافیه کارآفرین بشم و بعد تمام؟

خیر !

کارآفرینی یک رویداد نیست. بلکه یک روند است. شما به اصطلاح کارآفرین بودن شغل خود را تبدیل به تفریح خود میکنید و با اینکار هرروز با روحیه شروع به کار میکنید, طوری که اگر به پول هم نیاز نداشته باشید باز حاضرید به سر کار بروید, مانند خیلی از کارآفرینان بزرگی که میشناسیم بعد از بازنشستگی هنوز مشغول کار هستند.

 

من هم میتونم کارآفرین بشم؟

آیا شما جوان, فقیر, بدون سابقه کار یا اصلا از شغل فعلیتان ناراضی هستید؟ همین عالیه ! شما میتوانید کارآفرین شوید. شما میتوانید آنقدر کار کنید و پول درآورید تا خسته بشید ! (که نخواهید شد…)

 

آیا شما میانسال, پیر, یا اصلا یه ذره پول پس انداز دارید؟ یا سابقه کار قبلی دارید؟ خب این هم عالیه, شما هم میتوانید کارآفرین شوید؛ اما کار شما کمی سخت تر خواهد بود (نه زیاد سخت) کار شما همانند راه رفتن از سربالایی با شیب بیشتر خواهد بود.

 

مهمترین چیزی که یک کارآفرین را از افراد عادی متمایز میکنه, انرژی و پافشاری اوست. سخت نیست مشتاق موفقیت باشید ,یاد گرفتنی است. شما باید راه آنرا یاد بگیرید. خب بس است توضیحات شروع کنیم

 

خب ,منم میخوام کارآفرین بشم, از کجا باید شروع کنم؟

در قدم اول تبریک میگم به شما.

در فدم دوم باید شما اصولی که در این مطلب گفته میشود را یاد بگیرید

در قدم سوم ,باید شروع کنید.

 

شروع کنیم :

شما برای کارآفرین شدن به هیچکدام از موارد زیر نیاز ندارید :

 

    سابقه کار

    پول

    حامی

    محیط خوب

    شریک

    یک مغز متفکر

    ایده

 

تنها چیزی که برای کارآفرینی نیاز دارید؛ ساختن یک سیستم است که برایتان پول بسازد. شما نحوه ساختن این سیستم و اداره آنرا در این مقاله مفصل میخوانید،

شما باید یک ماشین پولسازی بسازید که نام آنرا کسب و کار میگذارند, برای مثال ماشین پول سازی شرکت مک دونالد به صورت زیر است :

 

pic11

 

سیستم شما از بخش های مختلفی تشکیل شده است. بعضی ازین بخش ها در هر سیستم کسب و کاری وجود دارد. برای مثال در مدل ماشین کسب و کار مک دونالد شما میبینید که پول بدست آمده از فروش محصول مقداری در خود کسب و کار مجددا پس انداز میشود و مقداری از آن به عنوان سود وارد حساب بانکی صاحبان میشود.

 

یا کسب و کار شرکت گوگل به صورت زیر است :

 

 

 

pic22

 

اگر شما بتوانید یک سیستمی طراحی کنید ,بسازید, نگه داری کنید از آن, شما بدون شک در کمترین مدت ثروت زیادی بدست خواهید آورد (و این به معنی سادگی این امر نیست…) و خیلی از موانعی که در زندگی تابحال با آنها روبرو نشده بودید جلوی شما را خواهند گرفت, خب جالب شد, نه؟

 

ایده !

یه خواهشی از شما دارم… هر چیزی راجع به ایده به شما یاد داده اند را فراموش کنید ! ایده ها چیز با ارزشی نیستند و شما 1000تا ایده ناب هم داشته باشیم یک آدامس بابت آنها به شما نخواهند داد. پس خیالتان راحت باشد اگر ایده ای ندارید به مشکلی بر نخواهید خورد.

 

خب البته که با ایده نیاز دارید, اما نباید فکر کنید خیلی چیز با ارزش و ناب و دست نیافتنی است. حتی بزرگترین و ثروتمند ترین شرکت های دنیا ایده خیلی عجیب و نابی نداشتند برای مثال : Starbucks از ایده Selling coffee in Seattle الهام گرفت. Facebook یک MySpace بهتر درست کرد. Google یک Yahoo دیگر ساخت و Microsoft از Apple تقلید کرد و Apple نیز از Xerox (آیا میدانستید !؟)

 

ایده های ناب انتخاب شدند, ساخته شدند و تمام شدند. تنها چیزی که الان باعث موفقیت هر ایده ای میشود زمان اجرای آن است. Google زمان خوبی برای اجرایی کردن ایده اش انتخاب کرد. شما هم باید یک ایده ی موجود را نوسازی کنید, چیزی به آن اضافه کنید و یا چیزی از آن کم کنید و وارد بازار کنید.

 

خیلی از مردم ازین میترسند که کسب و کارشان را راه اندازی کنند مبادا رقبا آنها را ویران کنند ! اما داشتن رقیب نشانه خوبی است. شما اگر رقیب نداشته باشید باید بترسید !

 

برای مثال بهترین جا برای افتتاح کردن یک رستوران جدید درست کنار یک رستوران دیگر است ! زیرا رستوران اولی زحمت کشیده و کلی مشتری به آن منطقه آورده و شما که آنجا باشید مردم بیشتر راقب میشوند برای شام خوردن به آن منطقه بیایند. خیلی وقت ها چندتا رقیب با هم باعث پیشرفت همدیگر میشوند ! اینها چیزهایی است که در کسب و کار درک خواهید کرد. شما در میان رقیبان زیاد تنها کاری که باید انجام دهید تا باعث شود موفق شوید ,10% بهتر از رقیب بودن است !

 

توصیه میکنم کاری را شروع کنید, ایده ای را دست بگیرید ,محصولی را بخواهید برای شروع بفروشید که خودتان عاشق آن هستید, زیرا از تمام جزییات آن باخبر هستید, دید خوبی از مشتریان آن محصول دارید و علاقه بیشتری به انجام آن کار خواهید داشت.

 

اگر بتوانید برای کاری / کسب و کاری که میخواهید انجام بدید یک “چرا؟” ی وجودی آن پیدا کنید تا “چطور؟” آن میتوانید مسیر موفقیت را به شدت کوتاه کنید.

 

اما تمام این چیزها به یک مورد بستگی دارد؛

شروع کردن.

ادامه دارد

دیدگاهتان را بنویسید