چگونه یک ذهن زیبا داشته باشیم؟

آموزش داشتن ذهنی زیبا

ادوارد دبونو در کتاب چگونه ذهن زیبا داشته باشیم، توصیه‌ها و نکات کلیدی ساده اما روانی را به ما گوش زد می‌کند که شاید ما آن را به ورطه‌ی فراموشی سپرده باشیم.

بخش‌های از این کتاب را با هم مرور کنیم، که مرور آن قطعاً خالی از لطف نخواهد بود.

یک ارتباط صحیح قطعاً به ما در این راه کمک خواهد کرد، این که ما بتوانیم به تفاهمات خوب و به قاعده با طرف مقابل خود که قصد برقراری ارتباط و باز کردن سر صحبت با او داریم – برسیم – کمی سخت خواهد بود، اما وقتی بتوانیم گپ و گفتی سالم را ایجاد کنیم که خالصانه و خواست واقعی ما باشد، قطعا ما را به ذهن زیبا هدایت می‌کند.

وی می‌گوید:

« برای برخورداری از ذهن زیباتر، باید به طور جدی در جست و جوی نقاط مشترک با مخاطب خود باشیم. انجام این کار مشکل است، به خاطر اینکه توافق باید واقعی باشد نه به صورت یک تظاهر تملق آمیز. دلیل دیگر سختی کار، این است که داشتن انگیزه برای انجام این کار معمولاً مغایر با میل طبیعی انسان است».

وی در ادامه به بررسی 2 قطب موافق و مخالف می‌پردازد و می‌گوید…


» قطب موافق گفتگو:

« شما کاملاً صحیح می‌گویید…
من با تمام گفته‌های شما موافق هستم…
من کاملاً با شما موافقم…
کاملاً درست است…
من صد در صد موافق هستم…»

موافقت معمولاً در ظاهر خوب و پسندیده است. این که ما بتوانیم موافق باشیم خوب است،اما زیاده‌روی در این کار، یک حالت مصنوعی به ماجرا خواهد داد، انسان همیشه برای هر چیزی موافق نبوده و اینطور نیست که همیشه این اتفاق بیافتد. بنابراین اگر واقعاً موافقیم، موافق باشیم – اگر نه – مخالفت خود را اعلام کنیم.این یک روند طبیعی است.

وی می‌گوید:

« اگر با همه چیز موافق باشید، موضوعی برای بحث بیشتر، صحبت بیشتر و یا تبادل نظر بیشتر باقی نمی‌ماند. شخص مقابل نیز ممکن است نظرات خود را اعلام کند. پس در نتیجه، بحث شما اصلاً معنی ندارد»


» قطب مخالف گفتگو:

« بله، ولی… من کاملاً موافق نیستم…
شما اینجا اشتباه می‌کنید…
به این شکل نیست…».

مخالفت بیش از حد بر سر هر موضوعی قاعدتاً نمی‌تواند برخواسته از یک ذهن زیبا باشد. انسان همانگونه که با همه چیز موافق نیست، با همه چیز نیز مخالف نیست. دلیلی وجود ندارد شما بر سر هر چیزی مخالفت کنید، گاهی به دلیل عادت کردن، افراد تمایل دارند مخالفت کنند و مخالفت خود را به بحث و جدل تبدیل کنند، که این کار نیز مخاطب شما را ناراحت کرده و شما نمی‌توانید یک ارتباط اثربخش داشته باشید، ارتباطی که ذهن شما را زیباتر کند.

وی می‌گوید:

« شما باید در جایی بین این دو قطب مخالف قرار بگیرید.
مجبور نیستید که با همه چیز موافق باشید و نیز نباید با همه چیز مخالفت کنید».

موارد این نکته‌ی ساده‌ی بالا ( موافقت و مخالفت به جا و به قائده) به شما کمک خواهد کرد تا ذهن خود را به زیبایی نزدیک و نزدیک‌تر کنید


» چگونه مخالفت‌مان را بیان کنیم؟

افراد باید بتوانند مخالفت خود بیان کنند. مخالفت بر سر یک موضوع باید اعلام شود چرا که ممکن است با اصول فکری فرد سازگار نباشد، یکی از راه‌های رسیدن به یک ذهن زیبا بیان مخالفت است. بیان مخالفت نیز باید در راستای موازین اخلاقی صورت گیرد تا هم شما به خواست خود که عدم موافقت است رسیده باشید و هم فرد مقابل مخالفت شما را بپذیرید.

شاید مخالفت کردن اتفاق جالبی بین روابط انسانی نباشد. شاید هم منجر به قطع یک رابطه‌ی دو نفره شود. شما باید بتوانید مخالفت خود را بیان کنید اما نه به هر روشی.

وی در این کتاب به رعایت ادب در مخالفت تأکید کرده و می‌گوید:
رعایت ادب:

« – تو فقط یک احمقی!
– این احمقانه‌ترین چیزی بود که که تا به حال شنیده‌ام!
– اشتباه است.
– این برداشت از لحاظ منطقی ضعیف است.
– من با هر چیزی که تو گفتی، مخالفم.
– تو چقدر می‌توانی نادان باشی!؟».

همانطور که مشاهده می‌کنید در جملاتی بالا نشانه‌هایی از رعایت ادب در یک مخالفت وجود ندارد. این حالت ممکن است منجر به خشونت و عواقب بعدی آن باشد.

وی تأکید می‌کند:

« راه بهتر بیان مخالفت، روش گفت و گو البته بدون توهین است»


» راه مؤدبانه‌ی یک مخالفت مؤثر

« – مطمئن نیستم که دلایل شما را فهمیده باشم.
– شاید راه دیگری برای نگاه کردن به این موضوع وجود داشته باشد.
– این فقط یک نظریه است.
– این احتمال چطور است؟
– فکر می‌کنم در نتیجه‌گیری شما تردید دارم.
– شاید اینطور باشد، شاید هم نباشد.
– می‌توانم توضیح دیگری برای این موضوع پیدا کنم».

شما مخالفت خود را چه به صورت مؤدبانه بگویید و چه برعکس در هر صورت تأثیر خود را دارد و شما مخالفت خود را اعلام کرده‌اید و این مسأله‌ی مخالفت تمام شده است، اما هر چقدر شما بتوانید ادب را در مخالفت خود رعایت کنید، بسیار بسیار درخشان‌تر از یک حالت خصمانه و خشن است و شما خواهید توانست با رعایت موازین اخلاقی در یک مخالفت به ذهن زیبای آرمانی خود نزدیک شوید.

در بخش دوم به واکنش‌ها خواهیم پرداخت.


 برای مطالعه ی قسمت دوم این مطلب کلیک کنید : قسمت دوم

دیدگاهتان را بنویسید