(قدرت باورنکردنی تلقین (چطور از آن استفاده کنیم؟

 

هر آنچه هستیم؛ همان است که اندیشیده ایم. ذهن همه چیز است. هرآنچه را باور کنیم؛ همان میشویم. ” __ بودا

 

تلقین ،تلقین ،تلقین !

شاید هزاران بار این کلمه را شنیده باشید. از هر سخنران انگیزشی گرفته تا مدرس حوزه بازاریابی نیز از این کلمه استفاده کرده است.

 

این کلمه چرا اینقدر زیاد به کار میرود؟ آیا تاثیر آن هم زیاد است؟ یا خرافات؟

 

خیر. این کلمه واقعا مفید است و قدرت غیرقابل تصوری دارد ! و به هیچ وجه خرافات نیست. زیرا دانشمندان بزرگی همچون انیشتین،نیوتن در نوشته هایشان به قدرت باور و تلقین اشاره کرده اند و البته تمامی پیامبران با شیوه تدریس خودشان یکی از اصولی که به انسان ها آموختند این بود : “باور کنید تا بدست آورید…”

 

تلقین یک جمله است. به همین سادگی.

اما این جمله ساده میتواند آینده یک کودک را ویران کند ! و یا آنرا بسازد. یک جمله ساده چنان تاثیری ژرفی در ناخودآگاه انسان دارد که زبده ترین روانشناس هم تقریبا نمیتواند آنرا از ضمیر ناخودآگاه بیرون کند

 

شما در روز هزاران هزار از این جملات خودتان به خودتان میگویید و چند صدتا جمله هم از دیگران میشونید و این یعنی اگر کنترلی بر آنها نداشته باشید به راحتی میتوانند شما را نابود کنند. بیهوده نیست که در هر درس موفقیت زندگی از روانشناسان یکی از درس های مهم انتخاب دوست است.

 

شما اگر با فردی که تماما در حال گفتن جملات منفی و مخرب است (ناخودآگاه) زمانتان را سپری کنید. این جملات در ضمیر ناخودآگاه شما مینشیند و به سختی قادر خواهید بود آنرا عوض کنید (پاک نمی شوند.)

 

اما ما در این مقاله قصد داریم قدرت استفاده از تلقین را به شما بیاموزیم؛ شما بعد از خواندن این مقاله میدانید:

 

    ذهن و بدن چطور کار میکند؟ چرا ضمیر ناخودآگاه چنین مهم است؟

    چطور از ضمیر ناخودآگاه به نفع خودمان استفاده کنیم؟

    تلقین ها چطور کار میکنند؟

    چطور با قدرت تلقین پول بیشتر / روابط بهتر و زندگی شاد تر داشته باشیم؟

    تلقین ها خوب چطور بر زندگی ما تاثیر میگذارند؟

 

 

 

برای شروع اجازه دهید سیستم ذهن/بدن انسان را برایتان شرح دهم :

 

انسان تشکیل شده از ذهن و بدن.

 

ذهن انسان از دو قسمت تشکیل شده : ضمیر آگاه / ضمیر ناخودآگاه

 

ضمیر آگاه 10% از تاثیرات را در زندگیتان دارد و همان ذهنی است که هنگام فکر کردن با آن کار میکنید، هنگامی که مطلی جدید یاد میگیرید ضمیر آگاه فعال است. این ضمیر اطلاعاتی که به آن میدهید میتواند قبول کند یا نکند. قدرت تصمیم گیری دارد و افکار و احساسات را تحلیل میکند و قدرت نسبتا کمی دارد.

 

 

 

ضمیر ناخودآگاه 90% از فعالیت ذهن ما را به خود اختصاص میدهد. تقریبا 90% از اوقات روزتان شما بدون فکر کردن به انجام چه واکنشی ضمیر ناخودآگاه شما ,شما را فعال نگه میدارد و کارهایی که باید انجام دهید را انجام میدهد. ضمیر ناخودآگاه قدرت انتخاب ندارد. تحلیل نمیکند، قدرت بالایی دارد و هرآنچه به آن بدهید قبول میکند

 

شاید جالب باشد که بدانید : کارآفرینانی که ثروت میلیونی دارند میزان آیکیو شان عددی معمولی است؛ اما این افراد در کودکی مورد خطاب جملاتی کاملا مثبت و امیدوار کننده بوده اند و باعث شده آنها باور کنند که شخص بزرگی خواهند شد (و شدند…)

 

شما هنگامی که یک جمله را یک بار ادا میکنید ضمیر آگاه شما بر روی جمله قضاوت میکند و با توجه به جملات ضمیر ناخودآگاه نسبت به آن واکنش میدهد یا قبول میکند یا نمیکند.

 

اگر جمله ای را چندین بار در چندین ساعت مختلف روز بگویید ضمیر آگاه قادر به جلوگیری از آن نخواهد بود و کار را به ضمیر ناخودآگاه می سپارد.

 

ضمیر ناخودآگاه هم بعد از چندین بار تکرار آنرا قبول میکند زیرا قوه ی تشخیص درست یا غلط را ندارد !

سپس با تکرار های مجدد در طی مدت طولانی این جمله و فکر وارد قسمت اولویت ها برتر ضمیر ناخودآگاه میشود و به راحتی زندگی شما بر طبق آن جمله پیش میرود.

 

برای مثال : همین الان چند بار با خودتان این جمله را تکرار کنید : “من عاشق خود هستم.”

 

 

 

 

 

اگر تا به حال از این دست جمله ها برای تقویت عزت نفس تان بکار نبردید احتمالا احساسی بد پیدا کرده اید و انگار لیاقت این جمله را ندارد؛ ذهن شما در حال دیکته کردن به شماست که این جمله با جمله های قبلی فرق دارد و بهتر است وارد دسته بنده ما نشود

 

اما یادتان باشد : هر آنچه را در مرکز توجه تان قرار دهید و چندین بار در چند ساعت مختلف تکرار کنید ریشه در ضمیر ناخودآگاهتان خواهد گذاشت

 

افرادی که به سختی وزن کم میکنند باور دارند که به سختی وزن کم میکنند.

افرادی که همیشه در امتحانات نمرات بدی داشته اند باور دارند که در امتحانات نمرات بدی خواهند داشت.

افرادی که باهوش هستند باور دارند که باهوش هستند

 

و

 

به نظر شما : این افراد چاق بودند و بعد باور چاق بودن را پذیرفتند؟ یا باور چاق بودن را پذیرفتند و بعد چاق شدند و چاق ماندند؟

 

در تفکر سیستمی : اگر A علت B باشد… احتمالا B هم باعث تقویت علت A است.

یعنی این افراد بعد از اینکه باور را پذیرفته اند که چاق هستند؛ بعد از آن با گفتن این جمله که من چاق هستم و به سختی وزن کم میکنم باورشان را تقویت کرده اند طوری که هر دارو, رژیم ,عمل و … هم انجام دهند تا مادامی که باورشان عوض نشده هیچ تاثیری بر بدنشان نخواهد گذاشت.

 

باور ما و جملاتی که در ضمیر ناخودآگاه ما وجود دارد مادام در حال تصحیح زندگی و افکار ما با آن جملات است. طوری که آنرا ملاک اصلی قرار داده است و به ندرت بر خلاف آنرا قبول میکند

 

اما برای شروع :

 

از امروز به دقت بر روی جملاتی که روزانه با خودتان در حال صحبت هستید را شناسایی کنید. آگاه باشید در حال چه گفتگوی درونی هستید.

 

اگر جملات شما منفی بود (مهم نیست درست است یا غلط) آنرا یادداشت کنید و فعل آنرا تغییر دهید تا مثبت شود. برای مثال : من چقدر دست و پا چلفتی ام !!!!! -> من چقدر زرنگ و تیز هستم

 

بعد از انجام این کار روزانه آگاهانه چندین بار این جملات را تکرار کنید. امکان دارد اوایل احساس بدی بهتان دست بدهد که عالی است زیرا نشان میدهد واقعا این جملات ریشه در تفکرات زیرین ضمیر ناخودآگاهتان دوانده و شما در حال تغییر آن هستید.

 

در روز صبح هنگام بیدار شدن ؛ عصر و شب قبل از خواب جملات مثبتی را با خود تکرار کنید.

جملاتی از قبیل :

 

    من عالی هستم.

    زندگی من فوق العاده است.

    چقدر زندگی ام رو دوست دارم.

    من عاشق خودم هستم.

    من توانایی های فوق العاده زیادی دارم.

    من هوش فوق العاده خوبی دارم.

    و

 

 

 

پایان قسمت اول

 

در سری دوم این مقاله شما با تفکراتی که پولساز هستند و شما را در زندگی مجاب میکنند پول و ثروت بیشتری کسب کنید آشنا میشوید.

دیدگاهتان را بنویسید